---



خیانت قصه تلخی است اما از که می نالم
خودم پرورده بودم در حواریون یهودا را
نسیم وصل وقتی بوی گل می داد حس کردم
که این دیوانه پرپر می کند یک روز گل ها را
خیانت غیرت عشق است وقتی وصل ممکن نیست
نباید بی وفایی دید نیرنگ زلیخا را
کسی را تاب دیدار سر زلف پریشان نیست
چرا آشفته می خواهی خدایا خاطر ما را
نمی دانم چه افسونی گریبان گیر مجنون است
که وحشی می کند چشمانش آهوان صحرا را
چه خواهد کرد با ما عشق پرسیدیم و خندیدی
فقط با پاسخت پیچیده‌تر کردی معما را


آخرین مطالب

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

در دیار نیلگون خواب mahtabovect تبادل لینک roozema legendofreza مطالب گوناگون امروز؛ دیروزِ فرداست! دم غنیمت شمار. ✈ÆÎŔ ßĻÕĞ✈ معرفی و دانلود بهترین فیلم ها و سریال های روز دنیا مشاور و مدرس مالیاتی